• وبلاگ : همه چي
  • يادداشت : ماه !!!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 61 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     

    سلام

    نظر داده بودم. بازم ميگم خيلي خوب بود. من 2تا رفيق دارم مثل تو عشق فاضلو دارن.

    راستي لينكت كردم

    گفتمش: دل مي‏خري؟! پرسيد چند؟!.... گفتمش: دل مال تو، تنها بخند..... خنده کرد و دل ز دستانم ربود.... تا به خود باز آمدم او رفته بود.... دل ز دستش روي خاک افتاده بود.... جاي پايش روي دل جا مانده بود.

    سلام خوشحال ميشم بهم سر بزني .

    سلام

    از پيشنهادتون ممنونم با اجازه شما رو لينك ميكنم

    سلام دوست عزيز

    با خواندن دعايي بسيار زيبا موافقيد... پس منتظرم

    صحبتي نيست! اگر هم گله اي هست از اوست


    مي توانيم برنجيم مگر ما از ماه !


    سلام...

    شعر زيبايي بود...

    ممنون...

    موفق باشي و شاد

    سلام

    خب بايد عرض كنم كه من همون رهگذر تنهام

    اين وبلاگ اولمه خوشحال مي شم سربزنين

    سلام دوباره

    ببخشين اگه اسائه ادب شده وممنونم ازتون كه پسربودنتونو گفتين

    منم لينكتون كرده بودم اگه قسمت لينك دوستانو يه نگاهي مي نداختين

    لينك وبلاگتونو مي ديدين

    بهرحال ممنونم وآرزوي موفقيت دارم

    ياعلي

    سلام

    خيلي قشنگ بود

    راستي چه همه دوست و هوادار داري هنوز 1 روزم نيست كه آپ كردي اينهمه نظر دادن

    موفق باشي

    سلام

    خوبي ؟

    خيلي شعر زيبايي بود

    راستي تصويرت هم خيلي قشنگ بود

    موفق باشي

    + متولد آذر 
    اما انصافا قشنگ بود
    + متولد آذر 

    مگه قرار نبود تو شادمون كني؟

    خوبه هنوز مطلبت هم هست

    يالا يالا دلقك بازي درار

    + متولد آذر 

    با با پول دار

    سلام

    واقعا زيبا بود . لذت بردم

    موفق باشيد

    بازم سر بزنيد

    خيلي باحال بود.

    تبادل لينك باعث افتخاره دادا

    السلام عليک يا ابولفضل

    چون کمر بهر طواف عشق بست

    در طواف اولش افتاد دست

    دور دوم در مصاف ديگرش

    از بدن افتاد دست ديگرش

    دور سوم خون بجاي اشک ريخت

    تيغ دشمن آمد و مشکش بريخت

    دور چهارم داشت ميکرد عزم سر

    کرد پيش تيغ چشمش را سپر

    دور پنجم از عمود آهنين

    گشت سرو قامتش نقش زمين

    گشت در دور ششم از تيغ کين

    قطعه قطعه پيکرش روي زمين

    شد ز سرتا پا زخم اين پيکرش

    ديد زهرا را به بالاي سرش

    با زبان حال ميگفتش بتول

    آفرين عباس من حجت قبول

     <      1   2   3   4   5      >