در نهان خانهء قلب من و تو
هست رازي كه كسي
نتوانسته بيانش بكند
اين همان راز وجود من و توست
كز ازل تا به ابد
همره انسان است
و گريزي نبود هيچكسي را از او
او همان نقطه اي از قلب تو است
كه فرو ريزد اگر
آن كسي را كه تو مي داري دوست
بر سر راه تو هويدا شود و عطر نفسهايش
در مشام توي دلبسته به او
پيچيدست
او همان اميديست
كه بقاي من و تو
استوار از بودن اوست
او همان روياييست
كه شباهنگامان به سراغت آيد
و تو را در خلسه اي از بي وزني
كه همان خواب بود
غوطه ور مي سازد
اندكي ژرف نظر كن
كه چنين موهبتي
قدر صد كاغذ بي جان
كه مي نامندش پول
مي ارزد
اندكي خوب بيانديش
كه اين بار گران هستي
بي وجودش
قدر صد كوه كه بشكافته اند
سينهء آبي اين چرخ كبود
سنگين بود
اندكي نيك نظر كن ، و ببين
كاين همه حجم عظيم از احساس
كآسمان هم با اين همه وسعت و گستردگيش
$("div.commhtm img").each(function () {
if ($(this).attr("em") != null) {
$(this).attr("src","http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/"+$(this).attr("em")+".gif");
}
});